سلام

اگه این پست رو دارید می خونید پس به احتمال قطع و یقین من نیستم. به قول خارجیا: ما رفتیم بای بای، ما رفتیم ( لفطنی موزون خوانده شود )

ببخشید از اینکه بی خداحافظی رفتم. چون یه دفعه ای شد؛ حلال بفرمایید. ما رفتیم عراق دُور دُور 

اگه زبونم لال، روم به دیوار، روم به دیوار، گلاب به روتون، بلانسبت شما تا یکماه دیگه خبری ازم نشد، یه پست دیگه منتشر می شه که کلاً آب پاکی می ریزه اونجایی که باید بریزه  ( یه جور وصیتنامه ی مجازی )

در ضمن لازم به توضیحه که بعد از پست دوم، آخرین پستی که من نوشتم بصورت رمزدار منتشر می شه که اولین نفری که بتونه رمز رو وارد کنه مدیریت وبلاگ رو می تونه داشته باشه چون یوزر و پسورد رو نوشتم.

یه شعر بود که هنوز هم هست:

 

من نگويم، که به درد دل من گوش كنيد
بهتر آن است كه اين قصه فراموش كنيد
عاشقان را بگذاريد بنالند همه
مصلحت نيست، كه اين زمزمه خاموش كنيد
خون دل بود نصيبم، به سر تربت من
لاله افشان به طرب آمده، می نوش كنيد
بعد من سوگ مگيريد، نيرزد به خدا
بهر هر زرد رخی، خويش سيه پوش كنيد
غير غم دار و ندارم به جهان چيست مگر؟
رشك كمتر به من ِ هستی بر دوش كنيد
خط بطلان به سر نامه هستی بكشيد
پاره اين لوح سبك پايه ی مخدوش كنيد
سخن سوختگان طرح جنون می ريزد
عاقلان، گفته ی عشاق فراموش كنيد

 

 

رفتیم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نیوتور amirtataloo7 best-sites خریدار ضایعات فروشگاه مرکز فروش فلزیاب | طلایاب | دفینه آریاناپارس ضمن خدمت فرهنگیان